عشق داستانها ، خوابها ،رویاها

ساخت وبلاگ

 

به نام خالق عشق

 

خالق عشقهای داستانها,ی کودکیمان

خوابها,ی زیبا

رویاها

 

همانها که در کودکی آرزویمان بود

در کودکی می دیدیم

شاید خوب نمی فهمیدیم

شبها خواب رویاهای عاشقانه

همانها که شنیده بودیم

شیرین و فرهاد

لیلی و مجنون

دوست داشتیم عاشق شویم

عشقی همچون داستانها,یی که شنیده بودیم

خوابها,یی که دیده بودیم

رویاهایی که در سر داشتیم

امروز همان روز است

معشوقه ام

همان عشق داستانها,ی کودکیم شد

همان که خوابش را دوست داشتم

همانی که رویای من بود

 همان عروسک زیبایی که خواهر کوچکم در دست داشت

لپهای قرمز آن عروسک

چشمان زیبایش

مژه های بلند

موهای زیبا

تو همان عروسک آرزوهای کودکیم شدی

تو عروسک کودیکم بودی

من تو را یافتم

همان عروسکی که آرزو داشتم اینگونه زیبا فقط برای من باشد

آرام و محکم در آغوشش بگیرم

در گوشش آرام فریاد بزنم تا همیشه دوستت دارم

دستانش را در دست بگیرم

آرام و پر قدرت تا همیشه نوازشش کنم

رو به صورتش بایستم و در چشمانش زل بزنم

آرام عاشقانه نگاهش کنم

آرام ببوسمش

آرام آرم آرم در آغوشم آرام بگیرد

ساعتها نوازشش کنم

ساعتهای بی نهایت

ساعتها توان شمردن نداشته باشند

حتی ساعتی که تو به من هدیه دادی

همانی که اکنون در آن می نگرم

آرام زندگی من

کلمات توان بیان عشق را ندارند

دلم ساعتها عاشقی میخواهد

ساعتها و سالها برایت بنویسم

عاشقی را

زندگی را

داستان زندگی ما

امروز کجای داستانیم؟

صفحه روزگار سه سال به ما صفحه خالی داد که پر کنیم

داستان زندگیمان را درونش بنگاریم 

شاد ،غم،شیرین،تلخ

عاشقی با همه اینها زیباست

خدایا

من دوست دارم در کتاب داستان عاشقیمان بازبنویسم

با مریمم

برای مریمم

اینروزها نمیدانم کجای کتاب زندگیمان هستم

خدایا تو میخوانی یا مینویسی؟

به من بگو که چند صفحه فرصت دارم

شاید امروز آخرین صفحه باشد و این آخرین کلمات

احساسی به من میگوید

آخر داستانها,ی عاشقانه را تلخ می نویسند

شاید

شاید هم نه

شاید من فکر میکنم آخر داستان فرا رسیده

شاید کتاب زندگیمان هنوز صفحه خالی برای زیبا نوشتن دارد

شاید پس از این روزها که سخت تلخ خواهند شد روزهایی زیبا فرا رسید

که باز توانستم عاشقانه بنویسم

برای مریمم

و همه روزی می خوانند

داستان ما را

عاشقانه های

مریم و سجاد

و تا آن روز که صفحه روزگار به من فرصت نوشتن دهد

برایت مینویسم

همچون کوه استوار پشتت خواهم ایستاد

در سخت ترین روزها

همیشه کنارت می مانم

دیواری خواهم شد سخت تکیه گاهت

و برایت عاشقانه هر روز در صفحه های زندگیمان عاشقانه ها مینویسم

می نویسم:

تا همیشه

دوستت دارم

مریم بانو

 

تولدت مبارک عشق من...
ما را در سایت تولدت مبارک عشق من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ctavallod-maryamc بازدید : 171 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 21:37